توضیحات
کتاب بوستان و گلستان مؤلف معصومه گلشنی انتشارات کودکیار
معرفی کتاب بوستان و گلستان
کتاب بوستان و گلستان از برجستهترین آثار سعدی است؛ شاعری که حدود هفتصد سال پیش در شیراز به دنیا آمد. او پس از گذراندن دوران کودکی، برای ادامهی تحصیل به بغداد رفت و سالها بعد به سرزمینهای مختلفی مانند عراق، سوریه، ترکیه، مصر و هند سفر کرد. سعدی در این سفرها تجربههای فراوانی به دست آورد و همین تجربهها در نوشتههایش جان گرفت. امروز آثار او، شامل بوستان و گلستان، در بسیاری از کشورها شناخته میشوند و بهخاطر نثر شیرین و پندهای عمیقش، مردم او را «استاد سخن» مینامند.
معرفی کامل کتاب بوستان و گلستان
بسیاری از جملههای سعدی در طول زمان به ضربالمثلهای رایج تبدیل شدهاند و هنوز هم در گفتوگوهای مردم دیده میشوند. این ضربالمثلها بخش مهمی از گنجینهی زبان فارسی را تشکیل میدهند و یادگیری آنها علاوه بر زیبایی، به حفظ هویت زبانی ما کمک میکند. با این حال، تغییرات زبان باعث شده خواندن آثار قدیمی برای کودکان کمی دشوار باشد و برخی واژهها و ساختارها کمتر در گفتوگوهای امروز دیده شود.
نویسندهی این کتاب تلاش کرده حکایتهای بوستان و گلستان را سادهتر بازنویسی کند تا خواندنشان برای بچهها راحتتر شود. او در عین سادهنویسی، ساختار ادبی و رسمی متن را حفظ کرده تا خواننده با زبان زیبای سعدی نیز آشنا بماند. این بازنویسی کمک میکند کودکان هم از داستانها لذت ببرند و هم با واژههای ادبی و پیامهای اخلاقی این آثار بیشتر ارتباط بگیرند.
امیدواریم خواندن این حکایتها برای شما لذتبخش باشد و از آنها درسهایی برای بهتر زندگیکردن بیاموزید.


فهرست کتاب بوستان و گلستان
- سخنی با دوستداران حکایتهای بوستان و گلستان
- حکایت اول: ادبآموزی لقمان
- حکایت دوم: دروغ نجاتبخش
- حکایت سوم: پادشاه و گدا
- حکایت چهارم: گاز گرفتن سگ
- حکایت پنجم: مرد شکمپرست
- حکایت ششم: شاعر و امیر ِدزدان
- حکایت هفتم: تاجر دنیادوست
- حکایت هشتم: حاتم طائی و مرد خارکن
- حکایت نهم: مرد زورآزما و پیر دانا
- حکایت دهم: غلام باهوش
- حکایت یازدهم: لقمان و دزد کاروان
- حکایت دوازدهم: دزد و مرد پارسا
- حکایت سیزدهم: دو برادر
- حکایت چهاردهم: نصیحت سعدی به پادشاه عرب
- حکایت پانزدهم: غلام ترسو
- حکایت شانزدهم: پرخوری پسرِ حکیمباشی
- حکایت هفدهم: پادشاه شهر غور و دهقان شجاع
- حکایت هجدهم: قطرۀ باران و صدف
- حکایت نوزدهم: گل بیخار
- حکایت بیستم: سخنچینِ هیزمکش



نقد و بررسی وجود ندارد.