اگر کتابی که میخوای موجود نیست! همین الان درخواست کن، پل بوک برات خیلی سریع تهیه میکنه.

چگونه از کودکانمان بخواهیم به حرف ما گوش دهند و احترام بگذارند؟ (بخش اول)

بازدید: 698 بازدید
دکتر مگدلانا بتلزدکتر روانشناسی با تخصص کودکان، روابط خانوادگی، خشونت خانگی، و تجاوز جنسی

دکتر مگدلانا بتلز

دکتر روانشناسی با تخصص کودکان، روابط خانوادگی، خشونت خانگی، و تجاوز جنسی

آیا فرزندانتان اولین باری که شما چیزی از آنها درخواست می کنید به حرفتان گوش می دهند؟ اگر نه شاید بهتر باشد به خواندن  ادامه دهید. کودکان وقتی واقعا به شما گوش می دهند که احترام متقابل بین شما و آنها وجود داشته باشد. آنها وقتی گوش می سپارند که بدانند وقتی شما چیزی می گویید، به آن باور دارید.

در ادامه 10 نکته برای اینکه فرزندانتان به شما گوش دهند و برایتان احترام قائل شوند بیان شده است.

1. احترام متقابل نشان دهید.

شما می توانید به زور کودکان را وادار به گوش دادن بکنید اما به چه قیمتی؟ شما میتوانی با فریاد کشیدن بر سر آنها، ایشان را مجبور به اطاعت و فرمان برداری کنید اما با چه هزینه ای؟ قیمت، رابطه شما با فرزندتان در بلند مدت خواهد بود. به طوری که رنجش در آنها شکل خواهد گرفت.

اگر شما با فرزندانتان محترامانه رفتار نکنید، درخواست گوش دادن از آنها دشوار خواهد بود. آنها شاید از شما اطاعت کنند اما اگر شما به عنوان یک ظالم که از کودکانش می خواهد یک کاری را انجام بدهند چون او در قدرت است رفتار بکنید، شما از پیش بازنده اید. اساس رابطه شما باید با احترام شروع شود. احترام متقابل پایه هر رابطه ای است که رابطه والدین با فرزندان را نیز شامل می شود.

2. از فریاد کشیدن پرهیز کنید.

 

زمانی که نعره کشی و سلطه گری کردن زمینه رابطه باشند، سپس رنجش در کودک رشد خواهد کرد. کسی نیست که بخواهد تحت سلطه کسی باشد و هیچ کس نمی خوهد احساس کم ارزش بودن نسبت به بقیه به او دست دهد.

اجازه دهید فرزند شما از طریق تعاملات محترمانه بداند که برای او ارزش قائل هستید. شما همچنان ولی هستید، اما می توانید در عین حال به عنوان والدین عمل کرده و از طریق روابط محترمانه باعث شوید فرزندتان به سخنان شما گوش دهد. وقتی شما از روش های اقتدارگرایانه فرزندپروری استفاده کنید، روابطتان با فرزند خود را تضعیف کرده و باعث ایجاد رنجش در آنها می شوید.

از فریاد کشیدن بر سر فرزندان خود خودداری کنید تا آنها هم به شما احترام بگذارند. اگر شما دست به دامان فریاد زدن و جیغ کشیدن و مطالبه گری شوید، در آن هنگام توانایی خود در به دست آوردن احترام فرزند در بلند مدت را از دست می دهید.

3. از قانون طلایی استفاده کنید.

احترام متکی به قانون طلایی است. با دیگران طوری رفتار کنید که می خواهید با شما رفتار شود. اگر می خواهید فرزندتان به شما احترام بگذارد، باید شما متقابلا با احترام با آنها رفتار کنید. این به این معناست که با کودک خود با لحن مهربانانه، واقعی و با ملاحظه سخن بگویید. مفروض، این کار ساده نیست. وقتی طفل 4 ساله شما در راهرو بقالی در حال غرغر کردن و شما هم کلی کار مختلف برای انجام دادن دارید و زمانی هم برای از دست دادن ندارید. فرزندپروری بدون فریاد کشیدن و احساسات کنترل شده نیازمند تمرین است.

ما همچنان آدمیزاد هستیم و بخاطر کودکانمان عصبانی می شویم. هرچند باید به خاطر داشته باشیم، آنها در حال یادگیری هستند و ما درباره اینچنین موارد تجربه بیشتری داریم. ما باید در عین خونسردی، تسلط و کنترل خود را هنگام سرپرستی حفظ کنیم.

شما وقتی یک روز بد داشته اید و احساس می کنید دارید از حال می روید، دوست دارید چگونه با شما رفتار شود؟ این همانگونه است که شما باید با فرزندانتان رفتار کنید. درحالی که به طور مشخص روز بدی داشته اند و حالشان خوب نیست. اگر محبت، عشق و احترام با اختیار و تسلط ترکیب شوند، رابطه ای می سازند که در آن فرزندتان به شما گوش داده و احترام می گذارد. با آنها همانطور که می خواهید با شما رفتار شود، برخورد کنید.

4. مطمئن شوید که کلماتتان پیامدهایی خواهند داشت.

 

دکتر روانشناسی با تخصص کودکان، روابط خانوادگی، خشونت خانگی، و تجاوز جنسی

ما می دانیم که قدم اول برای گوش کردن فرزند شما، احترام متقابل است. این رفتار باعث می شود که آنها در مقابل سخنان ما با فکر باز رفتار کنند. این اصل هنگام منضبط کردن فرزندانتان به شما کمک خواهد کرد.

قدم دوم درک این مسئله است که کلمات ما پیامد هایی دارند. وقتی سخن از نظم است، کلمات شما باید وزن داشته باشند. اگر شما بگویید که میخواهید کاری را انجام بدهید، باید آن را انجام دهید.

به عنوان مثال، اگر شما از کودکتان بخواهید وقتی که در حال تایپ مقاله ای هستید از ضربه زدن به مبل خودداری کند و او همچنان به این کار ادامه دهد، آنگاه او را متوجه کنید که اگر این کارش را متوقف نکند، باید 5 دقیقه تنها باشد.

این یک داستان واقعی است. این اتفاق افتاد. او به کارش ادامه نداد. چرا رفتار نادرستش را متوقف کرد؟

برای اینکه او میدانست من نسبت به چیزی که گفتم مصمم بودم. اگر دست از این کارش برنمی داشت، به معنی تنها شدن فوری بود، نه یک اخطار اضافی و زمان بیشتر برای ادامه رفتاری که من از او خواهان توقفش بودم.

من از او درحالی که به چشم هایش نگاه می‌کردم با صدایی آرام درخواست کردم، طوری که بداند جدی هستم. او همچنین  میداند من در مورد حرفی که می زنم مصمم هستم برای اینکه او هم اکنون هفت سال دارد و تجربه هزینه دادن مداوم پس از اتفاق را برای سال ها دارد. من یک چیز را چند بار درخواست نمی کنم. من همچنین از تهدید کردن خودداری می کنم. وقتی فرزندم از درخواست هایم سرپیچی می کند، با مجازات منطقی جلو می روم.

5. از تهدید و تشرهای بزرگ خودداری کنید.

من والدینی رو دیده ام که تهدید های بزرگ می کنند، فکر می کنند هرجقدر تهدید عظیم تر باشد، احتمال اینکه فرزندشان به رفتارش پایان دهد بیشتر است. این کار معقول نیست، و ایده خوبی هم نیست. تهدید های بزرگی که شما تا آخر آن ها را دنبال نمی کنید کلمات شما را بی معنی می کنند.

به عنوان مثال، اگر من به پسرم می گفتم که اگر او به ضربه زدن به مبل پایان ندهد من تمام اسباب بازی هایش را دور خواهم ریخت، این رفتار غیر معقول می بود. دور ریختن اسباب بازی هایی که برای آن پول خرج کرده اید به عنوان پیامد یک تخلف کوچک(ضربه زدن فرزندتان به مبل وقتی در حال کار هستید) غیر منطقی است. اگر او به ضربه زدن به مبل ادامه می داد، چکار می کردید؟ دور ریختن اسباب بازی ها غیر معقول می شد.

بنابراین، خیلی از والدین در این مواقع به تهدید های بدون دنباله حقیقی خود ادامه می دهند. تهدیدات ادامه پیدا میکنند چونکه رفتار ادامه پیدا میکند و حتی تشدید هم می شود.(به عنوان مثال، ضربه زدن به مبل بلندتر و محکم تر می شود) و در نهایت، والدین باید اسباب بازی ها را دور ریخته و/یا به مجازات دیگری برای توقف حاد شدن شرایط روی آورند.

می شد از وخیم شدن اوضاع با تعیین پیامد های واقعی و پیگیری در همان بار اول جلوگیری کرد. فاصله گذاری و گرفتن اسباب بازی ها یا امتیازات، همگی معقول هستند. من بیشتر مواقع تبلت فرزندم را از او گرفته و یا به عنوان مجازات، 5 دقیقه تنهایی برایش تعیین می کنم.

من از تهدید های بزرگ که نتوانم آگاهانه پیگیری کنم خودداری می کنم. این مورد در بلند مدت به من کمک خواهد کرد چونکه وقتی پیامد های معقول تعیین میکنم، میتوانم به راحتی عواقبش را دنبال و پیگیری کنم و احساس بدی پیدا نکنم.

از تهدید های بزرگ که نمیتوانید آگاهانه پیگیری کنید، خودداری کنید. در عوض پیامد و اخطارهایی ارائه دهید و مطمئن شوید که مجازات ارزش رفتار را داشته باشد. تخلفات بزرگ نیازمند عاقبت های جدی تر می باشند. به تهدید های بزرگ با تنیجه های عظیمی که نمیتوانید اجرا کنید، عادت نکنید.

از این که تا انتهای پست با نشریه‌ی تخصصی پل‌بوک همراه بود از شما خواننده گرامی سپاسگزاریم.

این پست 10 نکته  خیلی مهم جهت افزایش تاثیر‌گذاری کلام ما در خواسته هایمان از کودکانمان به ما آموزش میدهد.

این پست را به دو بخش 5 نکته ای تقسیم کردیم و امیدواریم در روزهای آتی برای مطالعه ادامه این پست مجددا با ما همراه باشید.

 

منبع: lifehack.org

دسته‌بندی خانواده مگ والدین
اشتراک گذاری
حامد عراقی هستم، طراح و توسعه دهنده وب. علاقه‌مند به کتاب، ترجمه و یادگیری در حیطه فعالیتم. اینجا هستم تا تجربیاتم در زمینه کتاب، کتابخوانی و مطالب جذابی که مورد مطالعه‌ام بوده رو با شما به اشتراک بگذارم.
نوشته های مرتبط
محصولات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت